شهید گمنام...
04 مرداد 1395 توسط شاگرد مکتب امام صادق علیه السلام
بنویس شهید و بعد برو سر خط…
همانجا که نخل هایش بدون سر نماز میگذارند و بید های مجنونش به سمت
شرجی افق در احتزازند…
از این سطر به آن سطر… از این خط به آن خط… از این خاکریز به آن
خاکریز… حالا دیگر
این همه شهید را کلمه ها تشییع می کنند.
حالا این خط آخر ندارد…
بدون معطلی بجای نقطه اشک هایت را بگذار برو….
در هیاهوی این شهرِ آلوده هوا !
که نه دستت به مشهد میرسد
نه به کربلا
نه به نجف
و نه به قم !
برای پر کردن خلأ قلبت
همیـنجاست …
جایی کنار شهدا …
آن هم از نوع گمنام…!
اینجا بی اختیـار خـم میشود پاها …
اشک میریزد چشمها …
حاجت میخواند لبها …