شاگرد مکتب امام صادق(ع)

ز سر نفس گذشتن، سفر مردان است...
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چادرم، امانت مادرم...

24 دی 1394 توسط شاگرد مکتب امام صادق علیه السلام

خیاط هر کوکی که پای چادرم زد

گویی دلم هم با دل زهرا گره خورد

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

کلیدواژه ها: چادر+کوک+زهرا سلام الله علیها

موضوعات: حجاب, چادر لینک ثابت

نظر از: فانوس [عضو] 
  • فانوس
  • ۞ تالار گفتگوي فانوس ۞
  • ۞ ۞ فانوس مصوٌر ۞ ۞
  • ۞ ۞ فانوس نت ۞ ۞
  • ۞ ۞ ۞فانوس راهنما۞ ۞ ۞

السلام عليك يا فاطمه معصومه عليها السلام
خشت خشتِ گنبد طلايي ات مثل يك آهن رباي نيرومند، دل ها را به سمت خود مي كشد…
وسعت ميدان مغناطيسي جاذبه وار زميني از خاك تا افلاك ادامه دارد. تنها نه دل هاي ما خاكيان، كه افلاكيان را به طواف مي خواند…
اي فرشته هاي خدا زاير هميشه درگاهت!
چه قدر خداوند تو را خوب آفريده است و چه نيكو در وجودت آفرينش را خلاصه كرده و چه زيبا تو را به زمينيان محتاج هديه بخشيد.! تو را كه در قداست، به مريم مي ماني، در نجابت به ساره و در كرامت به خديجه عليهاالسلام. تو را كه به زهرا عليهاالسلام ماننده اي.
يا فاطمة اشفعي لنا في الجنة!
خود را مطهر مي كنم كه به ديدار تو بيايم.
در صحن حرمت كه تكه اي از بهشت است، احساس آرامش مي كنم؛ احساس سبكي، احساس بي وزني.
مرا مي پذيري شفيعه روز جزا؟!
كبوتر دلم را نذر گنبد طلايي نگاه تو كردم تا زير سايه مهرباني ات به خوان كرامتت ميهمان شوم و از دست هاي لطف و عنايتت، آب و دانه معرفت، گدايي كنم!
ضريح نقره اي ات به من لبخند مي زند. هر بار كه مرا مي بيند، به من لبخند مي زند؛ چه دير بيايم و چه زود.
ضريح تو، اصلاً از من دلگير نمي شود…
ضريح نقره اي ات، كلونِ در بهشت است.
مگر نه اينكه «هر كس تو را با معرفت زيارت كند، بهشت بر او واجب مي شود؟! و اينك اين منم! آمده ام، با كوهي اندوه بر شانه هايم! با دريا دريا غم در قلبم! با آسمان آسمان نور در سينه!
تا زاير لحظه هاي باصفاي تو باشم. مي شود كه جام ادراك مرا از معرفت سرشار كني؟
مي شود فقط من باشم و تو! من زيارت نامه بخوانم و تو گوش فرا دهي! من همراه فرشتگان آستانت نجوا سردهم و تو پذيرا شوي!
مي شود من تو را بخوانم، تو جوابم ندهي؟ مي شود من بيايم، تو نپذيري؟ مي شود من با تمام مصيبت هايم تو را دوست بدارم و تو، با تمام خوبي هايت، دست رد به سينه ام بزني؟ نه، هرگز! كدام عقده در حرمت ناگشوده مانده است؟! كدام قدم از در آستانت نااميد برگشته است؟
كدام دعا در حريمت به اجابت نرسيده است؟!
تو خود دل شكسته اي و از اندوه شكستن آگاهي! پس هرگز دل هاي زائرانت را نخواهي شكست. تو خود چشم انتظاري را تجربه كرده اي؛ پس هرگز، چشم انتظاران حرمت را منتظر نخواهي گذاشت!
نايب الزهرا! هر بار كه از خودم دلتنگ مي شوم، به سوي تو مي آيم؛ به آستان تو كه هميشه از خدا لبريز است. در حرمت خدا مي وزد، خدا احساس مي شود. خدا جريان دارد. در تمام آينه هايت، خدا متجلي است. السلام عليك يا معصومه عليهاالسلام! اي مزارت انعكاس قبر پنهان بتول! چه قدر غربت صحن و سرايت به بقيع مي ماند.
روزگاري قدم به ديده قم نهادي و يكريز باران مهرباني ات را، بر اهاليِ اين خاك باريدي و باريدي.
يك روز به دنبال برادر، ميهمان شهر شدي و شهر ميهمان خوان كرامتت شد.
يك روز آمدي و براي هميشه ماندي.
و اينك از گوشه گوشه عالم، بوي خوش چادر تو، همه دل هاي عاشق را به قم مي كشاند.
يا كريمه اهل بيت!
اين دست كوتاه ما و اين بلنداي كرامت تو.
http://fanoos.kowsarblog.ir

1394/10/30 @ 19:18


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

"بسم رب الحسين" فاطمه(س) قسم به پاکی تو بیرق ماست چادر خاکی تو

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • امام حسین علیه السلام
  • حجاب
  • شهید
  • شهادت
  • کوفیان
  • مولا
  • قائم آل محمد (روحی له الفداء)
  • چادر
  • شهید گمنام
  • رهبرم
  • لبیک یا سید علی
  • طلبه انقلابی
  • هدایت
  • شکرانه
  • خداوند
  • هداست

اوقات شرعی

اوقات شرعی

لحظه شمار غیبت

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس